من خود آن سیـــــــــــزدهم، کز همه عالم به درم...

کاش خدا هم صندوق انتقادات و پیشنهادات داشت...
کاش برای ادامه ی فرآیند آدم سازی اش با چند آدم هم مشورت میکرد...
آنوقت به او پیشنهاد میدادم پشت گردن همه ی آدم ها یک دکمه ی قرمز بگذارد؛
دکمه ای که بشود با آن آدمها را خاموش و روشن کرد.
اگر آدم ها دکمه ی خاموش و روشن داشتند دیگر نه کسی خودکشی میکرد و نه کسی تنها میماند.
آنوقت اگر آدمی حس میکرد به درد هیچ چیز و هیچ کس نمیخورد دست میبرد پشت گردنش و خودش، خودش را خاموش میکرد.
اگر هم بقیه آدم ها او را دوست نداشتند بیانه ای چیزی مینوشتند و درخواست خاموشی اش را می کردند.
اگر آدم ها دکمه ی روشن و خاموشی داشتند هروقت دلت میگرفت، هروقت حس پوچی به سراغت می آمد، هروقت فکر میکردی هیچکس دوستت ندارد میتوانستی خودت را خاموش کنی، برای مدتی در خاموشی ات بمانی و نفهمی دور و برت چه میگذرد.
شاید سال های سال خاموش میماندی و هیچوقت هم کسی روشن ات نمیکرد.
کاش آدمها دکمه ی روشن و خاموش داشتند.
آنوقت میفهمیدی چند نفر دوستت دارند، میفهمیدی چه تعداد آدم
دلشان نمیخواهد تو خاموش بمانی و زود خودشان را به تو می رساندند و دست پشت گردنت میبردند و روشنت میکردند.
آنوقت دلت گرم میشد، حتی لازم نمیشد کسی بگوید "دوستت دارم" ، همین که نمیگذاشتند خاموش بمانی خودش دنیایی بود...
آخ که چه نگاه هایی رد و بدل میشد در آن لحظه ی شیرین "روشن شدن"...!!  



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در جمعه 21 فروردين 1394ساعت 4:1 توسط Negin| |

طراحی قالب : قالبفا






Menu
.............................................
Others
.............................................